کد مطلب:315440 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:261

مبارزه آن حضرت به نقل شیخ مفید و طبرسی و سید در لهوف
و اما مبارزات آن جناب در كیفیت آن چنان است كه شیخ مفید در ارشاد و شیخ طبرسی در اعلام الوری و سید در لهوف نوشته اند كه هر دو برادر سوار بر اسب به طرف لشكر آمدند و تشنگی بر حضرت امام حسین علیه السلام غلبه كرده بود فركب المسنات یرید الفرات پس آن حضرت از سمت بندسارها و نهرها اراده ی رسیدن به آب فرات كرد كه از نهر غاضریه آب بردارد [1] .

مؤلف گوید از این عبارت معلوم می شود كه امام علیه السلام به قصد آب و فرات حركت فرموده و بین یدیه اخوه العباس و حضرت ابوالفضل علیه السلام پیش روی آن حضرت بود فاعترض خیل ابن سعد، پس لشگر ابن سعد - علیهم اللعنة - سر راه را گرفتند و در میان ایشان مردی بود از بنی دارم كه فریاد زد وای بر شما. حایل شوید بین او و بین آب و



[ صفحه 183]



نگذارید كه آب بیاشامد، امام حسین علیه السلام بر او نفرین كرد اللهم اظماه و مستجاب شد و آن ظالم تشنه به درك واصل شد و تفصیل آن در كتب مسطور است و جماعت كفار احاطه كردند به عباس علیه السلام و آن جناب را از برادر جدا كردند و حضرت سیدالشهداء علیه السلام به مركز خود در خیمه ها بازگشت و عطش بر آن جناب غلبه داشت و سخت بود و مراجعت آن حضرت به خیمه ها بازگشت و عطش بر آن جناب به حفظ خیمه های حرم و ودائع امامت و نبوت بود و جناب ابوالفضل علیه السلام تنها بر آن قوم حمله كرده و قتال نمود [2] .



فتاد حضرت عباس در میان سپاه

بسان شیر كه افتد به گله ی روباه



ز بیم سطوت او رفت زان سپاه شریر

خروش الحذرو الامان بچرخ اثیر



و آنها كه اطراف شریعه را احاطه داشتند به روایتی چهار هزار تیرانداز بودند [3] و به روایت اكسیر ده هزار مرد جنگی زره پوش بودند و اصلا حضرت عباس علیه السلام از آنها واهمه نداشت [4] .



به هر طرف كه چون شیر درنده رو كردی

ز روز حشر به یاد مخالف آوردی



چنان علانیه مركب بخون اعدا راند

كه جنگ خیبر و صفین و بدر مخفی ماند



به رزم خصم پدر وار آنچنان كوشید

كه پرده بر رخ احزاب و نهروان پوشید



چنان درید صف از جمله های پیوستش

كه جبرئیل امین بوسه داد بر دستش



غریق بحر خجالت ز تیر دستی وی

بهر طرف ملك الموت می دوید از پی



و به روایت ابی مخنف و غیره هشتاد نفر از شجاعان آن قوم را كشت و مخفی



[ صفحه 184]



مباد كه ظهور این شجاعت در این موقع با اهتمام آن جمعیت لشگر در اطراف شریعه و صد مسالك برداشتن آب و آنها را كشتن و درهم شكستن و متفرق نمودن و وارد شریعه شدن و تصرف نمودن را نمی توان یك امر عادی شمرد و از یك جوان تشنه با دل پرغصه اینها بر نمی آید مگر آنكه گوئیم شیر را بچه همی ماند بدو، او كسی است كه سالها لیلا و نهارا سرا و علانیه در محارب و جنگها در ركاب ظفر انتساب پدری مثل اسدالله الغالب و مطلوب كل طالب بوده و تمام دقائق و رموز جنگ و نقشه های آن را در غلبه ی بر خصم و كارزار با دشمن را از آن جناب آموخته و خصوصا آن حضرت او را برای چنین روز ذخیره نموده، چنانچه مذكور شد و دشمن هم او را به خوبی می شناختند و تمام از او ترس داشتند و شاهد آن كلمه منسوب به حضرت است كه فرمود: الیوم نامت اعین بك لم تنم [5] و از این جهت عبیدالله شمر - علیه اللعنة والعذاب - را فرستاد و به خیال فاسد خود امان آورد كه شاید او را به فریب دهد و از این سعادت و نصرت باز دارد و خیال خود و دیگران را راحت نماید، ولی آن یگانه تربیت شده اسلام و دامن ولایت نپذیرفت و پشت پا بر دنیا و مافیها زد و به آن نظر بلند و همت ارجمند، آخرت باقی را بر عالم فانی مقدم داشت. بهر جهت با آن دل قوی و دیده عالی دشمن را متفرق فرموده و به روایت بعضی اهل تاریخ و اطلاع تا شش مرتبه لشگر كافر هجوم آوردند كه نگذارند آب بردارد و آن جناب متوجه دفع آنها شده تا بالاخره آنها را از كنار فرات بسیار دور كرده و به چابكی مشك را پر كرده و مد یده الی الماء كف دست را پر از آب كرده و اراده كرد كه با آب شدت عطش بیاشامد فذكر عطش الحسین علیه السلام و اهل بیته و رمی الماء من یده و قال والله لا ذقت الماء و سیدی الحسین عطشانا و اینجا جهاد اكبر فرمود و مجاهده با نفس نمود و گفت [6] .



[ صفحه 185]





یا نفس من بعد الحسین هونی

فبعده لا كنت ان تكونی



هذا حسین شارب المنونی

و تشربین بارد المعین



هیهات ما هذا فعال دینی

و لا فعال صادق الیقین [7] .



1- ای نفس، بعد از حسین (ع) خوار باشی، و هرگز نخواهم كه بعد از او زنده باشی.

2- این حسین (ع) است كه دل از حیات شسته و تو آب سرد و گوارا می نوشی.

3- به خدا قسم این شیوه ی دین من و مرام هیچ انسان با یقینی نیست.



آمد به یادش از لب خشك برادرش

شد غیرت فرات دو چشم ز خون ترش



گفتا نخورده آب گلستان حیدری

داری تو میل آب كجا شد برادری



گر دوستی به خاك ره دوست خاك شو

آبی بزن بر آتش او یا هلاك شو



این از آثار عشق و محبت است.


[1] ارشاد مفيد ج 2 ص 109، اعلام الوري باعلام الهدي ج 1 ص 466، لهوف ص 69.

[2] همان.

[3] كلمات الامام الحسين (ع) ص 272.

[4] اسرار الشهادات ج 2 ص 396.

[5] مجالس الفاخره ص 305. ترجمه: امروز چشمهايي به خواب مي رود كه از ترس تو خوابي نداشت.

[6] اسرار الشهادات ج 2 ص 402، بحارالانوار ج 45 ص 41. ترجمه: به ياد تشنگي امام حسين (ع) و اهل بيت (ع) افتاد و آب را از كف خويش بر زمين ريخت و فرمود: به خدا سوگند تا مولايم حسين (ع) تشنه است آب نمي نوشم.

[7] همان.